داستان افراد با عزت نفس پایین

پرسش از : admin ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
1244 مشاهده
1 پاسخ


برای ارسال پاسخ به این پرسش وارد شوید یا ثبت نام کنید.


کاربر فاطمه
وقتي دارم به رفتارهاي خودم نگاه ميکنم تعجب ميکنم خيلي از کارها را که انجام ميدادم به خاطر اين بود که ديگران تاييدم کنند از وقتي که فهميدم مشکل کجاست و دوره عزت نفس را گوش دادم فهمريدم که براي تغيير خودم بايد به هر چي گوش ميدم عمل کنم و زياد حرف هاي شما را گوش بدم چون تکرار باور ميسازه خيلي جالب بود ديگران تغيير را در من احساس کردند و ميگفتند که چقدر تغيير کردي و ميگفتند چقدر خلاق تر شدي ولي در اصل من عزت نفسم بيشتر شده بود چند موردشو اينجا ميگم
1: چون عزت نفس کمي داشتم زياد آرايش ميکردم يا بهتره بگم آرايش زيادي ميکردم درسته که به نسب خيلي ها کم بود ولي با اينکه آرايش را دوست نداشتم بازم بخاطر حرف مردم و ديگران آرايش ميکردم جالب اينجاست که از وقتي‌ که تصميم گرفتم روي خودم کارکنم متوجه شدم همسرم هم اصلا دوست نداره من آرايش کنم و هميشه ميگفت تو بدون آرايش زيبا تري ولي من نميشنيدم ، حتي الان هر جا هم که ميرم تائيد هم ميشم که چقدر خوبه که تو آرايش نميکني‌ و خوش به حالت تو زيبائي و نياز به آرايش نداري، و متوجه شدم که همه من رو بدون آرايش زيبا ميبينن و دوست دارند .
2: من قدم خوبه و بلنده وي خودمو اذيت ميکردم و در مهماني ها کفش پاشنه دار ميپوشيدم که همه بگن عجب هيکلي داري و حالا فهميدم که کارم اشتباه بوده و بايد براي خودم زندگي کنم و به خاطر اين افکار به پاهام آثيب نزنم
3: چون عزت نفسم پايين بود نميتونستم نه بگم و به همه پول قرض ميدادم و اونها هم پس نميدادند و منم خودخوري ميکردم و فکرم به هم ميريخت و چون عزت نفسم پايين بود حتي روم نميشد که زنگ بزنم بهشون و بگم پول من رو پس بده خودم الان لازم دارم، بي‌ پولي‌ مي‌کشيدم اما به اونها نميگفتم ، حالا فهميدم که کلا به کسي‌ پول قرض ندم و جالب اينه که ديگه کسي از من درخواست هم نميکنه
4: موهام بلند بود وخيلي اذيتم ميکرد ولي حاضر نبودم کوتاه کنم ميگفتم زشته ديگران چي ميگن ولي بعدش که تصميم گرفتم براي دل خودم زندگي کنم کوتاهش کردم و جالبه که همه گفتند که چقدر خوب شدي و بهت مياد
5: قبلا ميخاستم لباس بخرم همش دنبال لباس خاص يا مد بودم ولي الان دنبال لباسي هستم که باهاش راحت باشم حتي از وقتي‌ که ازدواج کردم طبق سليقه همسرم خريد مي‌کردم و حتي رنگ مورد علاقه اون رو ميپوشيدم و زماني‌ که شروع کردم روي خودم کار کنم فقط تنها ميرم خريد و طبق سليقه ي خودم خريد ميکنم و به مد و حرف ديگران کاري ندارم ديگه . شما هر کاري بکنيد بازم هر کسي يه حرفي ميزنه
6: ياد گرفتم خودمو همينطوري که هستم قبول کنم و به نظر و حرف بقيه کاري نداشته باشم
متشکرم از شما استاد ناظمي عزيز
اطلاعات بیشتر درباره دوره آموزشی افزایش عزت نفس

پاسخ های داده شده به این سوال:

پاسخ از : admin ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
0

داستان‌هاي مرتبط با افرادي که به دليل کمبود عزت نفس، ثروت يا روابطشان را از دست داده‌اند معمولاً به عنوان اطلاعات شخصي يا خصوصي در دسترس عموم قرار نمي‌گيرند و بيشتر در قالب مثال‌ها، تحقيقات روان‌شناسي و مطالعات موردي عمومي بيان مي‌شوند. اما مي‌توانيم با توجه به نمونه‌هاي واقعي يا فرضي، به تعدادي از اين داستان‌ها و تاثير کمبود عزت نفس در زندگي افراد اشاره کنيم.

 

در زير ?? داستان و نمونه فرضي يا واقعي از اين موضوع ارائه شده است:

1. مايکل : مايکل که کارآفرين موفقي بود، به دليل کمبود عزت نفس هميشه نگران نظر ديگران بود و از قبول پروژه‌هاي بزرگ‌تر هراس داشت. او از فرصت‌هاي بزرگ کاري گذشت و در نهايت، شرکتش ورشکسته شد.

 

2. سارا : سارا يک متخصص حسابداري بود اما به دليل عزت نفس پايين، هرگز از رئيس خود درخواست ارتقاء يا افزايش حقوق نکرد. اين موضوع باعث شد که چندين سال در همان سطح حقوق باقي بماند و سرانجام به دليل فشار مالي و نارضايتي شغل خود را ترک کرد.

 

3. جان : جان هميشه در روابط خود احساس کمبود مي‌کرد و به همسرش اجازه مي‌داد او را کنترل کند. او به تدريج عزت نفس خود را از دست داد و در نهايت، رابطه‌اش به طلاق منجر شد.

 

4. ماريا : ماريا که استعداد هنري زيادي داشت، به دليل انتقادهاي بي‌پايان از خود و عدم اعتماد به نفس، از نمايش آثارش در گالري‌ها خودداري مي‌کرد. اين کار باعث شد هرگز در عرصه هنري موفقيتي کسب نکند. مثل نقاش معروف ونگوک

 

5. جيم : جيم يک سرمايه‌گذار بود که به دليل ترس از اشتباه کردن و کمبود عزت نفس، از انجام معاملات بزرگ خودداري کرد. او شاهد از دست دادن فرصت‌هاي بزرگي شد که مي‌توانست ثروت عظيمي برايش به همراه داشته باشد.

 

6. لورا : لورا هميشه احساس مي‌کرد که به اندازه کافي جذاب و دوست‌داشتني نيست. اين کمبود عزت نفس باعث شد او در روابط عاطفي‌اش احساس ناامني کند و در نهايت، به دليل ترس از ترک شدن، تمام روابط خود را نابود کرد.

 

7. جک : جک به عنوان يک مهندس ماهر، هميشه از ديگران توقع داشت که او را تاييد کنند. اين وابستگي به تاييد ديگران باعث شد که او در محيط کاري هميشه زير سايه همکارانش قرار بگيرد و فرصت‌هاي ارتقا را از دست بدهد.

 

8. اميلي : اميلي به دليل کمبود عزت نفس، هرگز جرات نکرد ايده‌هاي جديد خود را در محيط کاري ارائه دهد. به مرور زمان احساس بي‌ارزش بودن در کار باعث شد شغل خود را از دست بدهد.

 

9. رابرت : رابرت که يک نويسنده بود، به دليل عدم اعتماد به نفس، هميشه آثارش را کنار مي‌گذاشت و اجازه نمي‌داد آن‌ها منتشر شوند. اين موضوع مانع از موفقيت او در عرصه نويسندگي شد و از نظر مالي نيز به مشکل برخورد.

 

10. حميد : الکس در دوران نوجواني با کمبود عزت نفس شديد مواجه بود و به همين دليل نتوانست به درستي تحصيل کند. او به دليل نداشتن مدرک تحصيلي خوب، در يافتن شغل مناسب نيز مشکل داشت و هميشه از وضعيت مالي خود ناراضي بود.

 

11. کاترين : کاترين هميشه نگران بود که در روابط عاطفي خود کافي نباشد. اين ترس باعث شد که او به رفتارهاي کنترل‌گرانه روي بياورد و در نهايت، شريک زندگي‌اش از او جدا شد.

 

12. ديويد : ديويد که به‌عنوان مدير يک شرکت کوچک کار مي‌کرد، به دليل ترس از شکست هرگز به سمت توسعه کسب‌وکار نرفت. اين عدم ريسک‌پذيري باعث شد شرکتش پس از مدتي از رقابت باز بماند و از بازار خارج شود.

 

13. آليس : آليس در محيط کاري به دليل عدم اعتماد به نفس، هميشه ساکت بود و جرات بيان نظرات خود را نداشت. اين موضوع باعث شد که او هرگز نتواند در محيط کار رشد کند و از فرصت‌هاي بهتر بهره‌مند نشود.

 

14. توماس : توماس که يک فروشنده بود، به دليل کمبود عزت نفس، از برقراري ارتباط با مشتريان بزرگ خودداري مي‌کرد و هميشه در فروش‌هاي کوچک محدود مي‌ماند. اين رفتار باعث شد که درآمدش به تدريج کاهش يابد.

 

15. جنيفر : جنيفر که در يک شرکت بزرگ کار مي‌کرد، به دليل احساس کمبود هميشه از ارائه پيشنهادات جديد به مديران خودداري مي‌کرد. در نتيجه، ايده‌هاي او ناديده گرفته مي‌شدند و هرگز فرصت رشد شغلي پيدا نکرد.

 

16. مارک : مارک به دليل کمبود عزت نفس، همواره از سرمايه‌گذاري‌هاي بزرگ خودداري مي‌کرد و فقط به پس‌اندازهاي کوچک تکيه داشت. اين رفتار مانع از آن شد که او بتواند ثروت قابل‌توجهي بسازد.

 

17. ليزا : ليزا که در رابطه‌اي ناکارآمد بود، به دليل عزت نفس پايين هرگز جرات جدا شدن نداشت و همچنان در اين رابطه باقي ماند. اين تصميم باعث شد که سال‌ها از عمرش تلف شود و از لحاظ عاطفي آسيب ببيند.

 

18. هري : هري يک کارمند بود که به دليل کمبود عزت نفس، هميشه تصور مي‌کرد ديگران بهتر از او هستند. اين نگرش او را از درخواست ارتقا بازداشت و باعث شد که به مدت سال‌ها در همان سطح باقي بماند.

 

19. ناتالي : ناتالي که به عنوان هنرمند در حال فعاليت بود، به دليل عدم اعتماد به نفس از نمايشگاه‌هاي بزرگ و فرصت‌هاي هنري خودداري کرد. اين تصميم‌ها او را از کسب درآمد و شهرت بازداشت.

 

20. پتر : پتر که يک کارآفرين جوان بود، به دليل کمبود عزت نفس و ترس از شکست، هرگز نتوانست از ايده‌هاي جديد خود استفاده کند و کسب‌وکار خود را گسترش دهد. اين موضوع باعث شد که کسب‌وکارش پس از چند سال از بين برود.

 

 

نتيجه‌گيري: کمبود عزت نفس مي‌تواند تاثيرات منفي گسترده‌اي بر زندگي افراد داشته باشد، از دست دادن فرصت‌هاي شغلي تا نابودي روابط عاطفي. راهکار اصلي براي مقابله با اين مشکل تمرين مداوم و کار روي باورهاي دروني است. براي تقويت عزت نفس و غلبه بر اين موانع مي‌توانيد از دوره‌ آموزشي افزايش عزت نفس از سايت زير استفاده کنيد.

*** دوره آموزشي افزايش عزت نفس ***

*** پشتيباني در واتساپ 09107644537 ***


پشتیبانی در واتساپ 09107644537 پشتیبانی در تلگرام پشتیبانی در ایتا

سامانه پیامک انگیزشی و جملات تاکیدی باور ثروت ساز کتاب های تمرینی قانون جذب و موفقیت مالی شامل دسته چک ثروت و دفتر برنامه ریزی ثروتمندشدن
دوره اموزشی اصول سلامتی و تناسب اندام دوره آموزشی افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس

در سایت عضو شوید و از آموزش ها، مقالات و محصولات استفاده کنید
پشتیبانی سایت فقط به صورت پیامک به شماره 09107644537
پیشنهادات و انتقاداتتان در مورد سایت را هم به همین شماره پیامک یا واتس آپ کنید

عضویت در خبرنامه

نماد های اعتماد
پشتیبانی در سرور های بلوهاست با ترافیک نیم بها